چرا هیچ کالای صنعتی ایران برند ندارد و نمیتوان آن را در بازار جهانی و حتی بازار داخل معرفی کرد؟ یکی از دلایل فقدان برند ایرانی را باید در گسستگی تاریخی بنگاههای صنعتی متعلق به بخشخصوصی و حتی دولتی جستوجو کرد. واقعیت این است که صاحبان صنایع در ایران هرگز نتوانستهاند از قیمومیت دولتها بیرون آمده و استقلال پیدا کنند و تولید پایدار داشته باشند. در صورتی که این اتفاق در ژاپن و حتی کره جنوبی نیز دیده میشود. سرمایهداران صنعتی ایران به دلایل گوناگون همواره به ناف دولت بسته شده بودند و امروز نیز تا اندازه زیادی این گونه است.
در میان صاحبان بنگاههای صنعتی، شاید خانواده لاجوردیها یک استثنا باشند. علی اصغر سعیدی و فریدون شیرین کام، نویسندگان کتاب «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران دوره پهلوی» با جستوجو در اسناد و مدارک خانواده لاجوردی و گفتوگو با برخی از آنها، این مساله را کالبد شکافی کردهاند که در ادامه، بخشهایی از این کتاب را مرتبط با موضوع یاد شده میآوریم. نویسندگان کتاب مینویسند: حاج سید محمد نیلفروش در ۱۲۴۷ در کاشان به دنیا آمد. پدرش میرزا ابوالقاسم و مادرش ملقب به خانم بزرگ بود.
سید محمد در آغاز در دکان بزازی به شاگردی میپرداخت. سید محمد تا برادر بزرگش، سید علی محمد لاجوردیان در قید حیات بود با وی در فعالیتهای بازرگانی شریک و همراه بود. در آن زمان سازمانی وجود نداشت تا به شرکت رسمیت بخشد. در آن موقع نیل از هندوستان به اصفهان میآمد و سید محمد این ماده اولیه صنعت قالیبافی و منسوجات را به رنگرزهای کاشان میفروخت. سید محمد در ۱۳۱۴ «تجارتخانه سید محمد لاجوردیان و پسران» را در تهران تاسیس و آن را به پسرانش واگذار کرد.
حاج سید محمود لاجوردی در ۱۲۷۴ در محله گلچغانه کاشان به دنیا آمد و در ۱۲۹۰ با سرمایه ۶۰ تومان برای کاسبی به تهران آمد. سید محمود در بازرگانی روشی نو داشت و به مقتضای زمانه خرید و فروش میکرد، اسیر شهر، جنس و فصل خاص نبود. سرمایه را همیشه به جریان میانداخت. اگر سود کمتری میبرد در عوض معامله بیشتری میکرد.
وی در گسترش بازرگانی خود نگاهی به خارج از کشور نیز داشت. اقدام به واردات کالا از آلمان کرد. وی در ۱۳۲۳ اولین شرکت تجاری خانوادگی را به نام آرین تاسیس کرد. در ۱۳۲۶ برادرش اکبر لاجوردیان نیز به او پیوست. از سال ۱۳۳۰ لاجوردیها وارد عرصه صنعتی شدند. بعدها به تولید روغن نباتی، نخ، پارچه، قالی، فلاسک، کشتیرانی و خدمات مالی مانند تاسیس بانک و شرکتهای خدمات کامپیوتری پرداختند. در سال ۱۳۴۸ اتاق بازرگانی ایران او را به عنوان بازرگانی نمونه معرفی کرد.
اکبر لاجوردیان یکی دیگر از فرزندان سیدمحمد نیلفروش بود که در ۱۳۰۲در کاشان متولد شد. اکبر لاجوردیان در تاسیس کارخانههای نساجی خانوادگی لاجوردیان حضوری فعال داشت و از سال ۱۳۵۰ مدیر عامل کارخانههای مخمل کاشان، راوند کاشان و پلیاکریل بود. احمد لاجوردی فرزند اول سید محمود لاجوردی در تهران متولد شد. احمد در ۱۳۲۸ به آمریکا رفت و تا ۱۳۳۰ به تجارت و تحصیل مشغول بود. او پس از بازگشت از سفر آمریکا به ایران در ۱۳۳۱ در شرکت محمود لاجوردیان کار کرد و یکی از سه رییس ارشد شرکت توسعه صنایع بهشهر بود. قاسم لاجوردی یکی دیگر از فرزندان محمود لاجوردی بود که در تهران متولد شد و در سال ۱۳۲۱ دانشسرای عالی را به پایان رساند.
او در ۱۳۲۴ برای تحصیل در رشته اقتصاد به آمریکا رفت. قاسم لاجوردی با همکاری علیاصغر محلوجی شرکت مستقلی به نام شرکت سهامی تجارتی ایران تشکیل داد. قاسم در ۱۳۳۵ برای تجارت به ژاپن رفت و رییس اتحادیه ایرانیان مقیم ژاپن شد. در آبان ۱۳۵۲ جایزه اقتصادی مرکوری را که سمبل سرعت و پیشرفت اقتصادی بود را به عنوان عضو شورای مدیران گروه صنعتی بهشهر در پاریس دریافت کرد.
قاسم بر خلاف برادران و پدرانش در سیاست فعال بود و حتی به عنوان عضو هیات اجرایی حزب رستاخیز انتخاب شد. ثروت خانواده او در اسفند۱۳۴۶، ۱۲ میلیون تومان بود که ۱۰سال بعد به ۸۷ میلیون تومان رسید. اموال خانواده لاجوردیها پس از پیروزی انقلاب و مطابق با قانون توسعه و حفاظت صنایع ایران مصادره شد. سرمایهداری خانوادگی لاجوردی و کامیابی این خانواده، مدیون ریاست معنوی حاج سیدمحمود لاجوردی است.
..و اما کمی جزئیتر درباره اکبر لاجوردیان
اکبر لاجوردیان از مشهورترین تجار و فعالان اقتصادی عصر پهلوی، عضو هیئترئیسه اتاق بازرگانی تهران، رئیس هیئتمدیره شرکت صنعتی بهشهر، عضو هیئتمدیره بانک بینالمللی ایران و ژاپن و مدیرعامل «گروه صنعتی بهشهر» و از بنیانگذاران شرکتهای «مخمل کاشان»، «راوند کاشان» و «پلی اکریل» بود. او سالها بود که در آمریکا زندگی می کرد
پدرش سیدمحمد لاجوردیان و مادرش بتول خانم مرتضوی بود. نظام تربیتی خانواده لاجوردیان، به شدت منظم و سختگیرانه بود. پدرش از کودکی او را به تجارتخانه میفرستاد تا در کارهایی مثل جارو کردن کمک کند. سید محمد لاجوردیان با وجود داشتن چند کارمند، همیشه فرزندان و نوههایش را در کارهای مختلف به کار میگرفت.
اکبر در دوازده سالگی مادرش را از دست. او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را (غیر از سال سوم و ششم ابتدایی) در کاشان گذراند. در خرداد ۱۳۲۰در دبیرستان شاهپور کاشان دیپلم گرفت. پدرش علاوه بر تجارت قماش، مغز بادام، مغز گردو و برگه زردآلو به آلمان صادر میکرد.
اکبر از دوازده تا شانزده سالگی، تابستانها به روستاهای مختلف میرفت و در خرید زردآلو به کارکنان پدرش کمک میکرد. پدرش در هفده سالگی، ده هزار تومان سرمایه برای فعالیت مستقل به وی داد و به این ترتیب او برای اولین بار به فعالیت مستقل تجاری خود روی آورد. او طی چهار سال (۱۳۲۰ – ۱۳۲۴) سرمایهاش را از ده تومان به ششصد هزار تومان رساند. وی در سال ۱۳۲۶ برای گسترش کار به تهران آمد. وی به همراه اعضای خانواده در تجارت برنج، شکر، مغز گردو، پنبه و… فعالیت کرد.
با گسترش فعالیتهای تجاری خانواده لاجوردی، صادرات به آمریکا و ژاپن نیز گسترش یافت و در این کشورها دفاتر تجاری خود را دایر کردند. سیدمحمود، ۲۵ درصد از سهام شرکت «آرین» و دو شرکت تضامنی »لاجوردی» و «جاوید» را با سرمایهای اضافه به برادرش، اکبر فروخت. چهار عضو خاندان لاجوردی، سیدمحمود، اکبر لاجوردیان، احمد و قاسم لاجوردی تا سال ۱۳۴۲ شرکت آرین را اداره میکردند. اکبر لاجوردیان در سال ۱۳۲۶ با مهین دخت رضازاده ازدواج کرد . ثمره این ازدواج سه پسر به نامهای محمد، مسعود، رضا و دو دختر به نامهای لیلی و مهناز بود.
از سال ۱۳۳۰ لاجوردیها وارد عرصه صنعتی شدند. بعدها به تولید روغن نباتی، نخ، پارچه، قالی، فلاسک، کشتیرانی و خدمات مالی مانند تاسیس بانک و شرکتهای خدمات کامپیوتری پرداختند. در سال ۱۳۴۸ اتاق بازرگانی ایران او را به عنوان بازرگانی نمونه معرفی کرد. اکبر لاجوردیان در تأسیس کارخانههای نساجی خانوادگی لاجوردیان حضوری فعال داشت و از سال ۱۳۵۰ مدیرعامل کارخانههای مخمل کاشان، راوند کاشان و پلیاکریل بود.