قرار و مدار این دیدار را چند روز قبلش با مسعود عطارها گذاشتیم و او هم با شوق و ذوق استقبال کرد و چند روز بعد با قهرمان سابق پرش بانیزه ایران به خانهاش رفتیم. بعد از سالها چنان یکدیگر را در آغوش گرفتند و بوسهباران کردند که بیا و ببین!
جواد مقامینژاد و مسعود عطارها به قول معروف از همان دم در رفتند به قدیم ها، به اواخر دهه ۳۰ و مرور خاطرات نوجوانی و جوانی که هر دو محصل دبیرستان و دانشسرای سپهر در «میدان درب عطا» بودند. یکی در سیکل دوم و چند کلاس بالاتر و آن یکی در سیکل اول و کمی پایینتر. دانشسرایی که سالها بعد به دبستان شهید جهانی تبدیل شد.
بعد از دوران تحصیل، هر یک به سویی رفتند. جواد مقامی نژاد به اداره پست و تلگراف رفت و در پرش بانیزه ایران و آسیا نام و عنوانی برای خود رقم زد و مسعود عطارها به وزارت بهداشت رفت و کارشناس بهداشت شد و در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی و احیاء و بازآفرینی آبانبارها هم، به یک فعال شناخته شده و نامی قابل اعتنا در منطقه کاشان تبدیل شد.
مسعود عطارها البته با ورزش بیگانه نیست و نشان به آن نشان که از نوجوانی و جوانی به خاطره علاقه به غلامرضا تختی و عبدالله موحد، به سمت ورزش کشتی رفت و اواخر دهه ۴۰ در رقابتهای کشتی دانشگاههای کشور، عضو تیم دانشکده علوم ارتباطات بود. علاقهای که هنوز هم ادامه دارد و همین حالا با مرور صفحات کشتی مجلات ورزشی قدیم،خاطراتش از ستارگان کشتی ایران در دهه ۳۰ و ۴۰ بازآفرینی میشود.
همان ابتدای این دورهمی، مقامینژاد از پدر مسعودخان یعنی مرحوم آقاجواد عطارها، شهردار اسبق کاشان در دهه ۳۰ و خدماتش به شهر گفت و مسعود عطارها هم از خاطره جالب دوران خدمتش در حوالی مشهد گفت، در سپاه دانش و تابستان سال ۴۶٫ روزی که در ورزشگاه مشهد تماشاگر پرشهای جواد مقامینژاد در رقابتهای دوومیدانی کشور بود.
مرور برخی خاطرات، هر دوشان را به هیجان میآورد، مثل خاطرهای که آقامسعود از روزگار جوانی جواد مقامینژاد و به ویژه کشتی گرفتنهایش در سالن خشت وگلیِ کشتی چهل جریب تعریف کرد، مخصوصا آن مسابقهای که جوادخان در میان همهمه و سوت و کف تماشاگران، حریف پرزور و چابک و پرادعایش را بدجوری زمین زد.
آنها از همکلاسیهایشان در دانشسرا هم یاد میکنند، کسانی مثل امیر صادقی، اسدالله جمالی، عباس مسئله، پرویز اعتماد، حسن کریمیان و .. که در دبیرستان جزو دانشآموزان ورزشکار هم بودند.
وقتی صحبت به مرحوم امیر صادقی میرسد، جوادآقا و آقامسعود با حسرت از استعدادی می گویند که میتوانست سالها برای تیمور غیاثی رقیبی جدی در پرش ارتفاع ایران باشد. استعدادی که به گفته جواد مقامینژاد، به هنگام جوانی در رقابتهای پرش ارتفاع آموزشگاههای ایران جزو بهترینها بود. همان مسابقاتی که تیمور غیاثی هم رقیب صادقی بود اما دست روزگار سرنوشت متفاوتی برای آنها رقم زد.
این دیدار و گپ و گفت جذاب، البته یک نفر کم داشت و او هم کسی نبود جز مهندس سیف الله امینیان دوست قدیمی و رفیق مشترک جواد مقامی نژاد و مسعود عطارها که البته در میانه این دیدار و گفتگو،تلفی جویای حال هر دو شد و تاکید کرد که اگر بروز مشغلهای در میان نبود، از حضور در این جمع مشعوف و دلشاد میشد.
منبع: هفتهنامه مردم سیلک/۱۲ تیر ۱۴۰۳/ شماره ۱۰۲