کاشان آنلاین: روز خبرنگار، در جامعه امروز ما سرچشمه ی مهم و معنادار کنش ها و واکنش های اجتماعی متفاوت است. روزی که بازگوکننده مفهومی به نام «نیاز متعالی» در بستر ارتباطات و تعاملات امروز است.
به قول دکتر شکرخواه نازنین(۱) همهی جامعه امروز در مواجهه با رسالت خبرنگار به سندرمی به نام «فومو» مبتلائیم. سندرمی که احساس از دست دادن پتانسیلی را به پیوست نداشتن یا نبودن در عرصه ای عیان می دارد. روز خبرنگار برای من که خود را دانش آموز و دانش آموخته این حوزه از رسانه می دانم شاید تجلی همین مضمون است که: جامعه امروز نیاز دارد به این بخش از سرمایههای انسانی، اجتماعی و نمادین خود توجه مضاعفی داشته باشد.
اگر فرهنگ در جامعه شکل گرفته، در پرتو ارتباطات است. در بستر ارتباط انسانی، فرهنگ و اجتماعی شدن ممکن می شود و کیفیت فرهنگی یک جامعه به کیفیت ارتباطی آن جامعه بستگی دارد. جایی که محل حضور و ظهور خبرنگار به عنوان محور کیفی و مخرج کسر تعالی این کیفیت است.
امروز اهمیت و حساسیت حرفهی خبرنگاری و نهاد رسانه اعم از مکتوب، تصویری و مجازی به بالاترین سطح تاریخی خود رسیده است. جهان، سیاست، فرهنگ، اجتماع و حتی اقتصادِ رسانهایشده، بخشی از واقعیتهای پیشِ روی ماست.
هر عرصهای از زندگی ما با رسانه و در رسانه، برساخته و بزرگ و کوچک میشود؛ شکلگیری «واقعیتهای » و چگونگی و ابعاد آن موضوع حوزههای مختلف دانش خبر ورسانه شده است.
۱۷ مرداد یادکرد واقعیتی است که پارادایم جدید امروز است. پارادایم جدیدی که ما در آن قرار گرفتهایم، گذار از ارتباطات یکسویه و آمرانه به ارتباطات چندسویه و مختارانه است. در تولید، توزیع و دریافت اطلاعات، نقش خبرنگاران به مراتب بیش از گذشته شده است و بالتبع، فرصتها و قابلیتهای جدید هم قابل مقایسه با دورههای پیشین نیست.
ما امروز با انبوهی از ناکارکردیها و کجکارکردیهای رسانهای در فضا و حوزهی عمومی مواجه هستیم که باید با همت و تلاش یکایک خبرنگاران و روزنامهنگاران هم در رسانههای بزرگ و هم در فضای شبکهای و نیز با سامانیابی نهادهای مؤثر صنفی، حرفهای و علمی اصلاح شود.
امید که یادآوری تقویم برای «روز خبرنگار» تلنگری شود برای « بسیارانی در اطراف ما »، تا به سمتی بروند که خروجی آن تقویت گفتوشنود، مفاهمه، همبستگی و تاثیراجتماعی برای عبور از چالشها و ابرچالشهای پیشِ رو باشد.
تمام قامت عرض ادب و تواضع خودم را پیشکش همه دوستان خبرنگار خودم مینمایم و امید که روزی برسد که شعر بلند احترام را با ردیف و قافیه ای موزون که مطمح نظرمان است بلند بخوانیم تا کیف آن کیفیت برایمان به ارمغان آورد.
یاد بعضی نفرات روشنم می دارد… قوّتم میبخشد… ره میاندازد و اجاقِ کهنِ سردِ سَرایم گرم میآید از گرمیِ عالی دَمِشان… نام بعضی نفرات رزقِ روحم شده است… وقت هر دلتنگی سویشان دارم دست جرئتم میبخشد … روشنم میدارد»(۲)
۱.استادتمام وعضوهیات علمی دانشگاه علامه
۲.نیما یوشیج