کاشان آنلاین: صبح سهشنبه است و مثل همیشه بساط مختصر صبحانهام را پای تلویزیون پهن میکنم. ۱۷ مرداد است و «روز خبرنگار». مثل همه این سالها ۱۷ مرداد که میشود به هر کانال تلویزیون که سر میزنی درباره خبرنگار و ارزش و اهمیت جایگاهش همینجور نقل و نبات است که می پراکنند!
همزمان که لیوان داغ چاییشیرینم را هم میزنم، از شبکه یک شروع می کنم. در برنامۀ صبح دلانگیز ایرونی، شمسالواعظین و جلایی پور را دعوت کرده اند تا از شیرینیها و خاطرات ۲۵ سال انتشار “جامعه” بگویند. نیم ساعتی است که برنامه شروع شده و نقطه اوج برنامه بهنظرم در همین لحظه است. جایی که شمس میگوید خوشحالم تیراژمان امروز به ۱۵ میلیون نسخه در روز رسیده و برگشتیهایمان در حد ۵۰، ۶۰ نسخۀ تاخوردۀ ته گونی هاست.
مجری اندکی بعد چند پیامک ارسالی از مخاطبان را میخواند که در یکی از آنها، بیننده ای خواسته تا فردا هم اگر می شود شمسالواعظین را دعوت کنید چون حرفهای زیادی برای این ۲۵ سال انتشار جامعه دارد.
همینجور که لقمه سوم پنیر و گردو را لای تکهای سنگک دو رو کنجد میگذارم، میزنم شبکه دو. اینجا سیروس علی نژاد که پیش از انقلاب در آیندگان ابتدا خبرنگار و بعدا معاون سردبیر بوده و بعد از انقلاب هم در آدینه و دنیای سخن سمت سردبیری داشته را دعوت کرده اند تا از سالها تجربه و خاطراتش در عرصه روزنامه نگاری بگوید. او در سالهای اخیر البته مشاور سردبیر جامعه و یادداشت نویس خرداد و صبح امروز هم بوده است.
ترتیب را رعایت می کنم و میزنم شبکه سه تا ببینم اینجا چه خبر است. خب طبیعتا شبکه جوان و جالب اینکه بر اساس همین رویکرد، محمد قوچانی و شهاب طباطبایی و مهدی ژوله که هر کدامشان بیش از ۲۰ سالی می شود که در روزنامه و مجله می نویسند، نشسته اند و با وحید یامین پور به عنوان مجری درباره رویش نسل روزنامهنگارانی که از اواسط دهه ۷۰ سربرآوردند گپ وگفت جذاب و جالبی بهراه انداخته اند.
شبکه چهار، در برنامه چراغ اندیشه و به مناسبت ۱۷ مرداد، درباره روزگار و زمانه روزنامه اطلاعات بعد از انقلاب با علیرضا خانی سردبیر امروزش و احمد زیدآبادی نویسنده و تحلیلگر سرویس بینالملل اطلاعات در اواخر دهه ۶۰ به گفتگو نشسته است و حرفها درباره اخلاق و مدیریت مرحوم دعایی در روزنامه اطلاعاتِ آن زمان بدجور گل انداخته.
میروم سراغ شبکه تهران که فریدون عموزاده خلیلی، مدیرمسئول چلچراغ را به گفتگو دعوت کرده. چلچراغ مجله ای است که خاستگاه بسیاری از نویسندگان نسل سومی بود و هنوز هم البته مجله ای خواندنی و پرتیراژ است.
شبکه خبر جاییست که صداوسیما حسابی برای روز خبرنگار سنگ تمام گذاشته. در استودیو شریعتمداری از کیهان و عباس عبدی، سردبیر سلام کنار هم نشسته اند و دارند درباره عصر امروز و طلایی روزنامه ها و تیراژ میلیونیشان و البته حسرتی که خبرنگاران غربی به سطح رفاه چشمگیر و حقوق و بیمه خبرنگاران ایرانی می برند، صحبت میکنند. گوشه تصویر هم ابراهیم رییسی در تالار وحدت بهمناسب روز خبرنگار مشغول سخنرانی است. دیروز سخنگوی دولت گفت که تصمیم داریم برای این برنامه از همه مدیران مسئول روزنامه ها و نشریات و سردبیران بازنشسته و پیشکسوت که پیش و پس از انقلاب فعال بودند دعوت کنیم. تا چشم کار می کند کهنسالان عرصه مطبوعات و جراید و اغلب با کراوات کنار هم نشسته اند.
رییسجمهور جایی در سخنرانیاش با ابراز خوشوقتی از تیراژ ۲۰ میلیونی بعضی روزنامه ها مثل جامعه و نشاط و صبح امروز در سال ۴۰۲ می گوید: من خوب یادم هست وقتی سال ۷۷ رییس سازمان بازرسی بودم عادت کرده بودم که روزی ۵ نسخه روزنامه بخرم. رسالت، جامعه، صبح امروز، زن و جمهوری اسلامی سهم من بود و ایران و همشهری هم سهم همسرم و اینکه بعد از اتمام کار روزانه تا پس از غروب فقط مشغول تورق آنها بودیم و با خستگی خواندن آنها نوبت به استراحت شبانه میرسید.
او در ادامه می گوید: به وزیر ارشاد گفته ام، اگر بفهمم تیراژ کم مخاطبترین روزنامه به یک میلیون کاهش پیدا کرده از چشم تو می بینم و این یعنی اینکه برای من ادامه حیات روزنامه و رسانه و معیشت کارکنانش مهم است.
رییسی لحظاتی بعد میگوید: خدا نیاورد روزی را که برایم خبر بیاورند خبرنگار و روزنامه نگاری بازداشت شده، خدا را شکر در مملکت ما از این خبرها نیست و آنقدر آزادی و امنیت به اهل رسانه برای انتقاد دادهایم که مهاجرت را به تمسخر میگیرند. رییسی این را که می گوید تالار وحدت از غرش صدای تشویق حاضران به آستانۀ انفجار میرسد.
در شبکه افق، معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد می گوید: برای دولت مهم است که در جنگ رسانه ای با دشمن، روزنامهها و خبرگزاریها و مجلهها قدرتمند باشند و مردم کماکان مرجع دریافت اخبار صحیح و شفاف را رسانه های داخلی بدانند، به همین منظور طبق دستور رییس جمهور اگر خبرنگار یا رسانه ای ترک فعل، فساد و بی مسئولیتی یک مدیر را با مدرک برملا کند، او را تشویق میکنیم زیرا رسانه از هر سلیقه و جریانی را چشم بینای مردم و افکار عمومی میدانیم.
چشمان خواب آلودم را کمی می مالم. چرا کولر کار نمی کند؟! ااای داد بیداد. دوباره یک چرت عصرگاهی و دوباره قطع برق محله! عجب خواب شیرینی بود، سرم ولی دارد تیر می کشد! روز خبرنگار در صداوسیما همه چیزش خوب و عالی بود اما فقط خواب و رویا بود ..!