به گزارش کاشان آنلاین، محمد درویش که در همایشی به همت جمعیت کویر سبز کاشان و به مناسبت روز زمین پاک با حضور شمار چشمگیری از فعالان محیطی زیستی منطقه کاشان سخن میگفت افزود: تقریبا در حال سرکشی به همه شهرها و مناطق کوهستانی و مناطق کویری کشور هستم و آنچه در کنار برخی تخریب منابع، از شوق و انگیزه خودجوش برخی مردان و زنان و جوانان این کشور برای احیا و باززندهسازی طبیعت و مرتع و تالابِ از دسترفته میبینم، باعث غرور و خوشحالیست.
وی یکی از راهکارهای غلبه بر مشکلات و چالش های اجتماعی و زیست محیطی را افزایش دانایی عمومی دانست و یادآور شد: دانایی عمومی بر دانایی فردی ارجحیت دارد و در نتیجه آن، فاصله میان نخبگان و مردم کاهش و آنان را مطالبهگر میکند تا کمتر در دام افکار پوپولیستی قرار گیرند.
معاون پیشین سازمان محیط زیست کشور، ایران را در کنار دارابودن کویر و رودخانههای متعدد، متنعم از نعمت کوهستان دانست و تصریح کرد: لحظه ای بیندیشیم اگر علم کوه، زاگرس، دنا، زردکوه،کرکس، تفتان و .. را نداشتیم چه میشد، لذا باید به این نعمت ها مفتخر باشیم و از این سرمایهها که هر روز در حال تخریب هستند، حفاظت کنیم.
درویش با انتقاد از بی توجهی سیستمی به کوهستانها در ایران گفت: عجیب است که ما در ساختار نهاد دولتی منابع طبیعی، دفتر حفاظت از کویر و جنگل و مرتع داریم اما برای مروارید ارزشمندی همچون کوه کمیته و دفتر حفاظت نداریم!
وی در تشریح سهم و نقش کوه در کاهش افسردگی افزود: در برلین آلمان، شهرداری برای غلبه بر افسردگی و معضل خودکشی طرح ایجاد کوه مصنوعی به ارتفاع هزار متر را با تجمیع و انباشت زبالهها و نخالههای ساختمانی تدوین کرده و شهروندان نیز پذیرفته اند تا ۱۵ میلیارد یورو برای احداث آن پرداخت کنند اما در همین نزدیکی شما کوه کرکسی را دارید که نزدیک ۴ هزار متر ارتفاع دارد و این یعنی ۴ برابر آن هزینه را ما موجود داریم و تازه آن کوه مصنوعی یارای برابری با کرکس را ندارد.
کارشناس و پژوهشگر برجسته محیط زیست کشور با اشاره به شتاب تخریب کوهستانها با عناوینی مانند کوهخواری و کوهکاوی به نام توسعه اشتغال یادآور شد: متاسفانه استان اصفهان در بین ۳۱ استان به یکی از قبلهگاههای ایجاد معدن و تخریب کوهها تبدیل شده آن هم استانی که با گستردهترین بحران فرونشست در ایران روبروست.
درویش ادامه داد: امروز هنگام بازدید از دهستان مرق شاهد بودم که در اطراف این روستای زیبا و مستعد برای گردشگری، انواع معادن در حال فعالیت هستند، حال آنکه در بسیاری از روستاهای استان اصفهان به ویژه در حوالی نطنز قربانی فعالیت معدنی شدهاند و چیزی از کوهها باقی نمانده است.
معاون پیشین سازمان محیط زیست کشور با اشاره به سهم بالقوه کوه کرکس در تامین آب رودخانه ها و حیات پایدار طبیعی یادآور شد: مهم ترین و تنها راه مصون ماندن کوه کرکس از تهدیدهای انسانی و مخرب، ثبت ملی آن است تا غیر از حفاظت از ارزشهای زیستی کرکس، هیچ مداخله دیگری در آن انجام نشود و این باید یک مطالبه جدی مردمی باشد.
وی یکی از عوامل تهدید و تخریب و کاهش حجم آب رودخانهها به ویژه در استان چهارمحالوبختیاری را نقش سیاست دانست و تصریح کرد: فلان وزیر یا نماینده مجلس در برههای البته با نیت خیر برای توسعه اشتغال، در منطقه خود دستور ایجاد صنایع مخرب و آلاینده داده و یا به دنبال آن پیگیر انتقال آب از یک استان به منطقه خود بوده که همین ها سهم مخربی در درازمدت بر ایجاد فرونشتها و کاهش دبی آب رودخانه ها داشته است.
کارشناس و پژوهشگر برجسته محیط زیست کشور با بیان اینکه اصفهان سال گذشته ۳ نوبت، آلودهترین شهر جهان نام گرفت ادامه داد: استقرار انواع صنایع آلاینده و تهدیدکننده منابع آبی زیبنده استان و شهری کهن و تاریخی مانند کاشان نیست.
درویش ادامه داد: به جای استقرار صنایع فولادی و آلاینده، منطقه کاشان و آران و بیدگل باید بر روی ثروت ارزشمند صنعت گردشگری تمرکز کنند چرا که از بافت تاریخی کاشان و روستاهای زیبا مانند مرق و برزک و شهرهای تاریخی نوش آباد و نیاسر تا کویر زیبا و دریاچه نمکِ جذاب میتوانند ثروت آفرین باشند.
وی با ابزار نگرانی از استمرار نابودی منابع آبی در استان اصفهان گفت: فروچال و شکاف ۷۲ کیلومتری در دشت طاهرآباد و مشکاتِ کاشان، پس از نمونه اطراف اصفهان و برخوار، خطرناک ترین نمونه از فروچال ها در کشور است.
معاون پیشین سازمان محیط زیست کشور با انتقاد از توسعه صنعت فولاد در کویر آرانوبیدگل تصریح کرد: فولادیها میگویند پساب کاشان را تصفیه و به آب شرب تبدیل کردهایم تا از آب زیرزمینی بی نیاز شویم، بسیار هم عالی! اما این پساب سهم سفرههای زیرزمینی کاشان و منطقه است تا مرگ سفرهها به تاخیر بیفتد و فرونشست ایجاد نشود، نه سهم یک کارخانه صنعتی.
درویش در ادامه با بیان اینکه هیچ فعال زیست محیطی با توسعه اشتغال مخالف نیست، با طرح دو پرسش افزود: چرا یک صنعت فولادیِ آببر که تازه میخواهد بخش ذوب خود را هم راه بیندازد باید در کویر مستقر شود؟! چرا این صنعت در استان سیستان که یک کارخانه در آن نیست و یا نزدیک به دریای عمان برپا نمیشود؟